واجور بازی میکنم؛ عاشقانه این بار اما در لباس یک بازی ساده
دستهبندی: عاشقانه
اوضاع خوب نیست. تو نیستی و من هر روز واجور بازی میکنم. هر روز با اسم تو شروع میکنم. چقدر خوب است که اسمت پنج حرف دارد. اگر نه هر روز به چه امیدی واجور بازی میکردم؟ اما دریغ از این که حتی یک بار هم اسم تو جواب بازی باشد. گاهی اسمت را مینویسم و میبینم که جواب نیست. لجم میگیرد و دوباره اسمت را مینویسم اما از من ایراد میگیرد:
اسمش رو یه بار نوشتی!
یکی نیست بپرسد که به تو چه مربوط است؟ دلم میخواهد هزار بار بنویسم! لج میکنم. دوباره اسمت را مینویسم و دوباره:
اسمش رو یه بار نوشتی!
نمیدانم هنوز هم واجور بازی میکنی یا نه؟ مهم نیست. من بازی میکنم. آن قدری ادامه میدهم که یک روز اسمت را بنویسم و ۵ چراغ سبز بگیرم و فریاد بکشم:
دیدی واجور هم فهمید؟
میگویی:
واجور نمیفهمد. همان طور که من نفهمیدم.
راست میگویی. واجور نمیفهمد. باید خودم دست به کار بشوم. بازی خودم را بسازم. یک بازی که جواب هر روزش تو باشی. بعد هر روز صبح بازی را باز کنم و اسمت را بنویسم و پنج چراغ سبز بگیرم و فریاد بکشم:
دیدی شد؟!
بعد کلی آدم بازی را نصب میکنند و هر روز بازی میکنند و ذوق میکنند از هر روز دیدن اسم تو!
تو هم دلت میخواهد بازی کنی این بازی را. از من میپرسی:
اسم این بازی را چه گذاشتی؟
و من جوابت میدهم که:
اسم خودت!
میخندی.
میپرسم:
چرا میخندی؟
میگویی:
دیوانه شدی؟ چرا با خودت حرف میزنی؟
تعجب نمیکنم. مدتهاست که دیوانه شدهام. از همان زمان که تو رفتی.
فوری دست به کار میشوی. میخواهی بازی خودت را بازی کنی ...
فریاد میکشم:
بازی من است! بازی تو نیست!
قهر میکنی. دیگر جوابم را نمیدهی و من یک مرتبهٔ دیگر از دستت میدهم...
دستهبندی: عاشقانه
نوشته شده در جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
حرفی؟ سخنی؟
دوست خوبم سلام! پیام شما در این صفحه منتشر نمیشه برای همین اگه دوست داری جواب پیامی که برام مینویسی رو بگیری حواست باشه که ایمیل معتبری وارد کنی. تنها راه ارتباطی من با شما همین ایمیلیه که اینجا وارد میکنی. پیشاپیش ممنونم که نظرت رو میگی.